نسيم عرباميري
هدف از نگارش اين مثنوي گفتن ناز شستي به اهل قونيه است به جهت سرقت ادبي از سفره همسايه!
«بشنويد اي دوستان اين داستان خود حقيقت نقد حال ماست آن» بود مردي شاعر از ملك عجم علم او خارج ز اعداد و رقم از مغول ايلي به ملكش تاختند كك به تنبان همه انداختند! همچو مرغي در هياهوها پريد مدتي در خاك همسايه جهيد عاقبت شاعر در آن جا در گذشت ارث جد حضرت بيگانه گشت! حرف حق را بشنو از اين پيرزن! گر خطا گفتم بزن در گوش من «هركسي كو دور ماند از اصل خويش باز جويد روزگار وصل خويش!» سنگ قبرش را به خط فارسي مينوشتند و نشد شاكي كسي! مولوي حالا كه هشتصد ساله شد روغني بر آش كشك خاله شد! گرچه رفتم بنده چندي در كما سال مولانا مبارك بر شما! درب! ديزي باز و گربه روي بام «پس سخن كوتاه بايد والسلام!»
نسيم عرباميري
تاريخ : دوشنبه ۱۷ دي ۱۳۸۶
|