طنز در دهه ۸۰ نام مجموعه مصاحبهای است که خبرگزاری ایسنا با تعدادی از اهالی طنز و پژوهش انجام داده. نظر به اهمیت طنز و کالبد شکافی بلاهایی که برسرش آمده، بخشهایی از این مصاحبهها را به تدریج در سایت گلآقا منعکس خواهیم کرد.
نقی سلیمانی +نقی سلیمانی پژوهشگر عقیده دارد که در عرصه طنز اتفاق جمعی شکل نگرفته که مورد توجه قرار بگیرد و عدم سرمایهگذاری روی حوزه طنز را از مشکلات جدی آن میداند: اگر در حوزهي فوتبال سرمايهگذاري كنيم، طنزپرداز زاده نميشود! مگر در حوزهي كمدي چقدر سرمايهگذاري شده است كه انتظار فيلمهاي خوب داشته باشيم؟ چقدر كلاسهاي طنزنويسي برگزار كردهايم كه انتظار داشته باشيم طنزنويسان خوبي كار كنند؟ شايد اين سرمايهگذاريها در حوزههاي ديگر انجام شده باشد؛ اما در حوزهي طنز اين اتفاق نيفتاده و اين شايد به علت حضور مديراني بوده است كه ميز خود را بيش از هرچيز دوست داشتهاند و براي اين زمينه برنامهريزي نكردهاند.
او یکی دیگر از مشکلات طنز را عدم کار برروی زمینه های تئوری کار طنز می داند و همچنین عقیده دارد که عدم توجه به مقوله طنز باعث ایجاد مشکلات بعدی در جامعه خواهد شد: نبود توجه و تمركز در كار طنز باعث ايجاد فضا براي كينهتوزي و ايجاد نفرت ميشود و جامعه را به سوي حركتهاي راديكال و تند ميكشاند.
خلیل جوادی +خلیل جوادی طنزپرداز زبان طنز در دهه ۸۰ را زبانی تند و تیز می داند که به علت افزایش مشکلات انتقادیتر شده و وجود خطوط قرمز ابداعی را مهمترین مشکل طنز میداند: خط قرمزهايي كه از نظر من، خط قرمز نيستند، مهمترين مشكل طنزپردازي هستند. مديران كمدانش و سطح پاييني كه جايگاه خود را از هر چيزي برتر ميدانند و به فكر فرهنگ و ادب نيستند، اين خط قرمزها را ايجاد ميكنند.
او فضای مجازی را باعث در دسترس قراردادن طنز میشمرد و عقیده دارد که محدودیتهای رسانههای رسمی باعث رویکرد طنز به فضای رسانههای مجازی شده: خود من اكنون در راديو برنامهي طنزي را اجرا ميكنم كه زنده پخش نميشود؛ بلكه توليدي است و از هر ۱۰برنامهي من، پنج برنامه پخش نميشود. اين سبب ميشود كه طنز به فضاي مجازي كوچ كند.
عباس سجادی +عباس سجادی شاعر طنزپرداز عقیده دارد که در دهه ۸۰ هم طنز منظوم و هم طنز منثور خوب عمل كرده اما طنز منظوم را موفقتر ارزیابی میکند: چون طنز همراه با نوعي التذاذ سماعي است و هنگامي كه شكل منظوم به خود ميگيرد، اين التذاذ بيشتر ميشود؛ اگرچه طنز منثور نيز گونه دشواري است و جايگاه خود را دارد.
او پرخطر بودن کار طنزنویسی را از عواملی میداند که باعث کمرنگ شدن طنز ژورنالیستی شده: رسانههاي ما اين روزها دست به عصا حركت ميكنند و طنز بر روي لبه تيغ حركت كردن است؛ در نتيجه، برخي از طنزپردازان ما به حضور در برخي از فضاها تمايل ندارند و اين سبب ميشود طنزپردازان كمتعداد به نظر برسند و طنز ژورناليستي ما از رونق بيافتد.
سهيلا صلاحيمقدم +سهیلا صلاحی مقدم استاد دانشگاه و پژوهشگر طنز را در دهه ۸۰ رو به افول میداند: مجلاتي چون «توفيق» را در قبل از انقلاب و مجلهي «گلآقا» را در بعد از انقلاب داريم؛ اما من ميتوانم به قطع بگويم كه بعد از فوت كساني چون كيومرث صابري و عمران صلاحي، طنز قابل توجهي نديدهام و معتقدم كه طنز رو به افول رفته است.
او گسترش طنز در فضای اینترنت و غیررسمی را یکی از مسائلی میشمرد که باعث شده از طنز مطلوب دور بشویم: وقتي قرار باشد طنزپردازي مطلب خود را در فضاي رسمي منتشر كند، حسابشدهتر كار ميكند. وقتي بداند قرار است مطالب او را جامعهي فرهيخته بخوانند، نگران ميشود و خوب مينويسد. اما وقتي جامعه بسته عمل ميكند، آثارش را در خفا مينويسد و در خفا نوشتن، اين مسائل را هم به دنبال دارد. در سالهاي اخير، اينترنت و سايتهاي اينترنتي اختاپوسي بزرگ شدند و در دسترس همه قرار گرفتند. اين فضا جوانپسند است و طنز در اين فضا ممكن است به هجو كشيده شود.
رحیم رسولی +رحیم رسولی طنزپرداز دهه ۸۰ را دهه تداخل مسوولیت در همه حوزهها، حتی ادبیات و طنز میداند: درك درستي از طنز وجود ندارد و همه احساس ميكنند ميتوانند از اين زمينه استفاده كنند. اين درست است كه طنز در محدوديتها اتفاق ميافتد و ما بايد بتوانيم طنز را به لايههاي پنهان بكشانيم؛ اما بايد پشت آن معنايي باشد و زماني كه ميخنديم، فراموش نكنيم كه چرا خنديدهايم. خنده سطحي فايدهاي ندارد.
او یکی از مهمترین مشکلات طنز را عدم مطالعه طنزنویسان میداند: طنزنویسان بايد مطالعه بيشتري كنند تا ايدههاي بيشتري را كسب كنند. مطالعه آنها بايد در همه حوزههاي دانش باشد. مشكل اصلي ما اكنون كمبود مطالعه است كه از موضوعات مهم دست كشيدهايم و امور سطحي را دنبال ميكنيم. برخي طنزپردازان ما جوكهاي معمولي را به طنز درميآورند كه اين براي ما فايدهاي ندارد. آنها با وجود آنكه طنزي كه در فيلم «جدايي نادر از سيمين» است، بيش از «اخراجيها» است؛ اما «اخراجيها» را بيشتر ميبينند. اين نشان ميدهد كه هميشه حاكميتها مقصر نيستند؛ بلكه مقصرها، فرهنگيها و فرهنگسازان و ادبياتيها هستند.
قسمت دوم
Keywords:
Interviews With Naghi Soleymani , Khalil Javadi , Abas Sajadi , Soheyla Salahi , Rahim Rasouli