همكاران گل‌آقا فرارسيدن سال نو ميلادي را به همه هموطنان مسيحي تبريك مي‌گويند.

صاحب هدیه
شب کریسمس فروشگاه اسباب‌بازی غلغله بود. مردی در کنار یکی از غرفه‌ها متوجه یک قطار اسباب‌بازی زیبا شد‌. به فروشنده گفت:
عجب قطار قشنگی ... آن را می‌خرم.
فروشنده لبخندی زد و گفت: انتخاب خوبی داشتید قربان‌... مطمئنم پسرتان از این قطار اسباب‌بازی خوشش می‌آید.
مرد گفت: ....حق با شماست .... دو تا بر‌می‌دارم!


هدیه دهنده واقعی
الکس کوچولو که پنج ساله بود نگاهی به هدیه‌های کریسمس خود انداخت و دید که روی همه آنها نوشته شده‌: از طرف بابانوئل.
با ناراحتی سرش را پائین انداخت.
مادرش به او گفت: چی شده الکس؟
الکس با صدایی آرام جواب داد: یعنی فقط بابانوئل باید برایم هدیه می‌خرید‌؟! پس شما چی؟!
 



زنی در یک فروشگاه و در شلوغی‌های کریسمس کیف همراهش را گم کرده بود‌. پسربچه‌ای آن را پیدا کرد و به او داد.
زن درون کیفش را نگاه کرد و با تعجب گفت: خیلی عجیبه‌.... وقتی کیفم را گم کردم یک اسکناس بیست دلاری در آن بود‌... حالا یک اسکناس پنج دلاری در آن است.
پسربچه با زیرکی خاصی جواب داد: کاملاً درسته خانم‌... آخه آخرین باری که کیف یک خانم را پیدا کرده بودم‌، پول خورد نداشت تا به عنوان مژدگانی به من بدهد!