همان اول با توبه متولد شد
و شروع کرد به دویدن
گاهی اوقات می‌ایستاد و نشانی خانه دوست را می‌پرسید
اما خیلی از مسافران هیچوقت به جایشان نرسیدند
و مادر مرد از بس که جان نداشت
مردانی بودند که دنبال سهمشان از زندگی بودند
و مردانی که ترجیح دادند لباس برفی بپوشند
و مردانی که فریاد می‌زدند تا از پشت شیشه‌ها دیده شوند
و زنانی که تنها به داشتن یک روسری آبی قانع بودند
اما بعد از همه این جدایی‌ها معلوم نیست بچه‌ای که این میان متولد شده، تکلیفش چه می‌شود!
Keywords:
About Cinema By Giti Safarzadeh
